به نام خدا
بخش دوم
میزان استفاده از منابع علمی معتبر از 3: 2
مباحث اصلی:
- نوازش، اصلیترین دلیل شکلگیری دوستی
نیاز به نوازش، نیازی برای زنده ماندن:
ما انسانها دقیقاً مثل دلفینها، سگها، گرگها یا میمونها و برخلاف کرگدنها موجوداتی اجتماعی هستیم. این اجتماعی بودن ما باعث میشود تا ما برای تهدید نشدن خطر بقایمان نیاز داشته باشیم تا با همنوعان خودمان در ارتباط باشیم. این نیاز در انسانها در کنار نیازهای دیگری مثل نیاز به غذا، آب، دمای متعادل و بهداشت مناسب با زنده ماندن ما در رابطه است؛ به این نیاز، نیاز به نوازش [1]میگویند. بطوری که اگر حیوانات اجتماعی را در محیطی قرار دهید که تمام نیازهای بیولوژیکشان تأمین شده اما نیاز به نوازش آنها تأمین نشود، مرگشان بسیار نزدیک میشود. این رفتار دقیقاً برعکس رفتار حیوانات غیراجتماعی مثل کرگدنها است، کرگدنها تنها زمانی در کنار هم جمع میشوند که بخواهند تولید مثل کرده یا از هم حفاظت کنند. بر خلاف آن حیوانات اجتماعی برای برآورده کردن نیاز به ارتباطات خود رفتارهایی را انجام میدهند؛ مثلاً دلفینها بدون هیچ علت دیگری دمهایشان را به همدیگر میزنند یا میمونها در کنار هم نشسته و موهای یکدیگر را تمیز میکنند. این مدل از نیاز که همراه با محبت و روابط مثبت باشد، نوازش مثبت نام دارد اما نوازش مثبت تنها یک نوع از انواع نوازش است. بعضی از افراد از آنجا که نمیتوانند نوازش مثبتی دریافت کنند، در بلندمدت مجبور به تأمین نیاز ظرف نوازشی خود با نوازش منفی میشوند. نوازش منفی غالباً با پرخاشگریهای زبانی و بدنی همراه است اما با این حال از نوازش نگرفتن بهتر است زیرا در این صورت حضورشان به رسمیت شناخته شده و توجهی را دریافت کردند، هر چند به همراه فحش یا کتک باشد. به قول “این که پشت سر شما صحبت کنند بسیار ناراحت کننده است، اما از آن ناراحتکنندهتر آن است که بطور کلی هیچکس درمورد شما صحبتی نکند.”
با نگاه دیگری نسبت به اصل نوازش، انسان موجودی زیستی-روانی-اجتماعی-معنوی [2]است و اصل نوازش یکی از اصول بخش زیستی یا بیولوژیک ما انسانها ر کنار اصل صیانت نفس و صیانت نسل میباشد. این سه اصل باعث میشوند که ما از خودمان، فرزندانمان و اطرافیانمان مراقبت کنیم. از آنجا که در بُعد زیستی این سه اصل حتماً باید رعایت شوند، طراح زیستی ما انسانها، ما را به این شکل طراحی کرده است که اگر این سه اصل در زندگی رعایت نشود، احساس عدم تعادل کرده و یک جای خالی احساس کرده و زمانی که برآورده شود، احساس خوبی به ما دست میدهد. به عبارت دیگر یک سیستم درد و لذتی برای انسانها ایجاد شده تا از رعایت این اصول اطمینان حاصل شود. در این راستا رعایت رفتارهایی که اصل صیانت نفس را برآورده کرده مثل غذا خوردن یا خوابیدن، رفتارهایی که اصل صیانت نسل را برآورده کرده مثل فعالیت جنسی و رفتاری که اصل نوازش را برآورده کرده مثل در ارتباط بودن با دیگران برای ما بسیار لذتبخش است.
در انسانها نیاز به نوازش و اصل نوازش از حیوانات اجتماعی دیگر نیز بسیار بیشتر است، برای ارزیابی این نیاز چند تحقیق را مرور کنیم:
نیاز نوزادان به نوازش:
در سالهای گذشته برای جلوگیری از سرایت ویروسها و بیماریهای مختلف به نوزادان، آنها را به اتاقهای استریلیزه میبردند تا از بیمار شدنشان جلوگیری کنند. در آن شرایط نوزادان تنها برای شیر خوردن نزد مادرانشان آورده شده و دوباره به همان اتاقها باز میگشتند. بعد از مدتی پژوهشگران متوجه شدند نوزادانی که بطور سنتی مراقبت شده و در آغوش مادرانشان میمانند، وزنگیری بهتری داشته و کمتر دچار عفونتهای مختلف میشوند. در ادامه تحقیقات پژوهشگران متوجه شدند که در صورتی که نوزاد در آغوش مادر باشد، پوست او با پوست مادر در تماس باشد، مادر او را مرتباً ببوسد و نوازش کند، نیاز به نوازش نوزاد برآورده شده از سلامت جسمانی خوبی برخوردار خواهند شد. این دقیقاً برخلاف نگاه گذشته بوده است که میگفتند نوزادان را نبوسید یا نوازش نکنید تا دچار بیماری نشوند.
نوازش و جلوگیری از بیماریهای ویروسی:
سرماخوردگی بیماری ویروسی است که از طریف تنفس این ویروس وارد بدن میشود. در گذشته دانشمندان و مردم عادی تصور میکردند که دمای سرد باعث سرماخوردن افراد میشود. در ادامه تحقیقات بر روی سرماخوردگی به نتایج بسیار جالبی رسید، برای آزمایش این فرضیه که آیا سرماخوردگی با سرد بودن هوا در ارتباط است یا خیر، آزمودنیهایی را 2 الی 3 ساعت در روز با سرما مواجه میکردند، بعد از مقایسهی این افراد با گروه کنترل که در فضای گرم نگهداشته شده بودند، تفاوت چندانی میان دو گروه مشاهده نکردند. در ادامه فرضیه را تغییر داده و فرض کردند که باد سرد عامل سرماخوردگی است، اما باز هم گروهی را در مواجهه با باد سرد قرار دادند و نتایج آزمایش قبلی تکرار شد. این نشان داد که تنها رابطه سرماخوردگی با سرما همزمانی اپیدمی این ویروس در فصول سرد سال است. سپس کُنسانترهی ویروس سرماخوردگی را در حلق افراد ریختند و متوجه شدند که تنها 30 درصد از افراد سرماخوردند، یعنی حتی زمانی که خود ویروس سرماخوردگی را درون بدن آزمودنیها میکنیم، باز هم عدهای سرما نمیخورند. در ادامه تحقیقات متوجه شدند که انسانها در بدن خود مادهای به نام ایمونوگلوبین A ترشح میکنند که بدن را در برابر بیماریهای ویروسی مقاوم میکند و اگر میزان این ماده در بدن از حدی بالاتر باشد، حتی اگر ویروس سرماخوردگی را در حلق ما بریزند، باز هم سرما نمیخوریم. در ادامه مشخص شد یکی از عواملی که باعث بالا رفتن ایمونوگلوبین A میشود، میزان تجربه عشق و محبتی است که افراد در زندگی دارند. به عبارتی دیگر افرادی که روابط دوستانهی بیشتری دارند(بیش از 4 رابطه دوستی) از افرادی که روابط دوستانه کمتری دارند(کمتر از دو رابطه دوستی)، 6 برابر کمتر سرما میخورند.
در تحقیق دیگری برای ارزیابی تأثیر میزان عشق و محبت بر روی سرماخوردگی، عکس دو فردی که کنار هم نشسته بودند را به زوجهای مختلف نشان دادند، گروهی از زوجها این دو نفر را در حالت محبت کردن به همدیگر دیدند بطوری که با یکدیگر درد و دل میکنند، برای هم شعر میخوانند و خاطره تعریف میکنند، در مقابل زوجهایی بودند که از دیدن این عکس برداشت خصومت آمیز کرده و بیان کردند که این دو در حال جر و بحث و دعوا با همدیگر هستند. دد ادامه نتایج تحقیق به این شکل بود که زوجهایی که برداشت خصومتآمیز داشتند، در حقیقت زندگی زناشوییشان را به آن تصاویر فرافکنی میکردند. این زوجها 4 برابر بیشتر از زوجهایی که برداشت محبتآمیز داشتند در فصلهای سرد سرما میخوردند.
در تحقیق دیگری فیلم انساندوستانهای که افراد به یکدیگر محبت میکردند را به زوجها نشان دادند،، مثلاً فعالیتهای مادرترزا در هند را به آنها نشان دادند. به گروه دیگر نیز فیلمی با محتوایی غیر از محتوای محبتآمیز نشان داده شد. قبل و بعد از مشاهدهی فیلم میزان بزاق دهان آزمودنیها را مورد ارزیابی قرار دادند. قبل از مشاهدهی فیلمها میزان ایمونوگلوبین A در بزاق این افراد تفاوت چندانی با یکدیگر نداشت اما بعد از مشاهدهی فیلمها، میزان ایمونوگلوبین A افرادی که فیلم محبتآمیز دیده بودند افزایش محسوسی پیدا کرده بود. درواقع این نشان میدهد که حتی مشاهدهی فیلمهای محبتآمیز نیز با افزایش این ماده در بدن رابطه دارد.
در تحقیق دیگری از پسران دانشجوی دانشگاه هاروارد پرسیده شد که میزان ارتباط و کیفیت ارتباط با پدرشان به چه میزان مطلوب است، افرادی که اشاره کردند رابطه مطلوبی با پدرشان داشتند، 20 سال بعد کمتر به زخم اثنیعشر دچار شده بودند.
در نتیجه وجود روابط دوستی غنی در زندگی که باعث رد و بدل شدن نوازش در افراد میشود، بجز اثرات روانشناختی و رفاه و شادابی در زندگی، اثر مستقیمی بر مقاومت بدن ما در برابر بیماریهای مختلف و افزایش طول عمر ما دارد.
با تشکر از دکتر محمدرضا سرگلزایی عزیز بابت ارائه مطالب ارزشمند در این زمینه
نویسنده: عرفان حمیدی
[1] Touch
[2] Biopsychosociosptitual