عوامل شناختی و اختلال شخصیت مرزی

کندوکاو در مورد عوامل شناختی دخیل در اختلال شخصیت مرزی هم در شروع راه است؛ تحقیقات جدید مشخص  می‌کند  که مبتلایان به این اختلال، اطلاعات را چطور پردازش می‌کنند و آیا نحوه پردازش اطلاعات توسط آن‌ها در مشکل‌شان نقش دارد یا خیر.

در مطالعه‌ای که قصد بررسی فرایند‌های فکری افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را داشت؛ از افراد مبتلا به این اختلال و افراد غیر مبتلا خواسته شده  به کلماتی که روی صفحه نمایش داده می‌شود، نگاه کنند و برخی از آن‌ها را به یاد بسپارند و برخی دیگر را فراموش کنند؛ وقتی کلمات به نشانه‌های اختلال شخصیت مرزی ربط نداشتند (کلماتی مثل جشن گیرا و مجموعه) هر دو گروه به یک اندازه خوب عمل می کردند؛ اما وقتی به اختلال شخصیت مرزی ربط داشتند، کلماتی مثل تردد خودکشی یا پوچی مبتلایان به این اختلال با وجود آنکه باید کلمات را فراموش می کردند این کلمات را بیشتر به یاد می آورد  شواهد مقدماتی در مورد سوگیری حافظه‌ای می‌تواند نشانه‌هایی در مورد ماهیت این اختلال به ما بدهد و روزی به طراحی درمان موثر کمک کند(بارلو1394).

 

اختلال شخصیت مرزی در طول زمان

افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی با گذشت زمان حداقل از نظر شدت نشانه‌های‌شان بهبود می‌یابند؛ در یک تحقیق طولی ۱۰ ساله روی ۱۷۵ فرد مبتلا به این اختلال، گروهی از آن‌ها کندتر از افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلالات شخصیت دیگر بهبود یافته بودند؛ با این حال عملکرد اجتماعی کلی و نمرات ارزیابی کلی عملکرد آن‌ها با گذشت زمان پایین‌تر از افراد مبتلا به اختلالات شخصیت دیگر بودند. بنابراین گرچه افراد مبتلا به این اختلال ممکن است از لحاظ اختلال روانپزشکی خود بهبود عملکرد را تجربه کنند؛ اما اشتغال و روابط میان فردی همچنان تا حدودی چالش‌انگیز باقی‌خواهد ماند(هالجین، کراس ویتبورن2103).

در روی مثبت ماجرا سرانجام افرادی که اختلال شخصیت مرزی دارند، در بلند مدت سرانجام دلگرم کننده‌ای است و تا ۸۸ درصد شانس ده سال بعد از درمان اولیه بهبودی نسبی پیدا می‌کنند(بارلو1394).

افراد دچار اختلال شخصیت مرزی مثل افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی در سی و چند سالگی تا چهل و چند سالگی قدری بهبود می یابد هرچند مشکلات آن‌ها ممکن است تا سالمندی ادامه یابد(بارلو1394).

 

معیارهای DSM-5 برای اختلال شخصیت مرزی

یک الگوی نافذ از بی‌ثباتی در روابط بین فردی، خودانگاره و عواطف و همچنین تکانشگری بارز که از اوایل بزرگسالی آغاز شده و در زمینه‌های مختلف بروز کرده و با پنج مورد (یا بیشتر) از موارد زیر مشخص می‌شود:

ویژگی‌های تشخیصی اختلال شخصیت مرزی:

تظاهر اصلی اختلال شخصیت مرزی، الگوی نافذ از بی‌ثباتی در روابط بین فردی، خودانگاری و عواطف و همچنین تکانشوری بارز است که از اوایل بزرگسالی آغاز شده و در زمینه‌های مختلف ظهور می‌کند.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی جهت اجتناب از رهاشدگی واقعی یا خیالی به تلاشی دیوانه‌وار دست می‌زنند. ادراک جدایی یا طرد قریب‌الوقوع یا از دست رفتن ساختار بیرونی، می‌تواند به تغییرات ژرف خودانگاره، عاطفه، شناخت و رفتار منجر شود. مبتلایان نسبت به شرایط محیطی بسیار حساس هستند. آن‌ها حتی در مواجهه با یک جدایی واقع‌بینانه با محدودیت زمانی یا تغییرات اجتناب‌ناپذیر در برنامه‌، خشمی نامتناسب را تجربه کرده و احساس ترس شدیدی از رهاشدگی می‌کنند(مثلاً احساس ناامیدی ناگهانی در واکنش به اعلام پایان ساعت ملاقات از سوی درمانگر، بروز حمله‌ی پانیک یا عصبانیت هنگامی که فرد مهم زندگی آن‌ها فقط چند دقیقه دیر می‌کند یا مجبور به لغو قرار ملاقات می‌شود). آن‌ها معتقد هستند که ممکن است این “رهاشدگی” به معنای “بد” بودن آن‌ها باشد. این ترس از ترک شدن با عدم تحمل تنها ماندن و نیاز به همراهی سایرین مرتبط است. تلاش‌های عنان‌گسیخته‌ی این افراد برای اجتناب از رهاشدگی ممکن است مشتمل بر اعمال تکانشی مثل خودزنی یا اقدام به خودکشی باشد که بطور جداگانه در ملاک 5 شرح داده شده است(انجمن روان‌پزشکی امریکا2013).

افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی حداقل در دو حوزه بالقوه خودتخریبی دچار تکانشگری هستند(ملاک4). آن‌ها ممکن است قمار کنند، غیرمسئولانه پول خرج کنند، پرخوری نمایند، به سوءمصرف مواد دست بزنند، در رابطه جنسی ناایمن شرکت جویند یا با بی‌احتیاطی رانندگی کنند. مبتلایان به این اختلال مکرراً اقدام به خودکشی کرده یا ژست آن را می‌گیرند یا تهدید به خودکشی می‌نمایند یا خودزنی می‌کنند(ملاک5). خودکشی موفق در 8 تا 10% این افراد اتفاق می‌افتد و خودزنی(مانند بریدن یا سوزاندن) و تهدید و اقدام به خودکشی بسیار شایع هستند. گرایش به خودکشی مکرر اغلب دلیل مراجعه این افراد برای دریافت کمک است. این‌گونه اعمال خودمخرب معمولاً در پی تهدید به جدایی یا طرد و یا مواجهه با توقعاتی که افزایش مسئولیت‌پذیری فرد را ایجاب می‌کنند، شعله‌ور می‌گردند. خودزنی ممکن است در طی تجارب تجزیه‌ای رخ دهد و اغلب از طریق تأیید مجدد توانایی احساس کردن و یا از طریق تنبیه و مجازات فرد به دلیل احساس شرارت باعث احساس تسکین می‌شود.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است دچار بی‌ثباتی عاطفی باشند که از واکنش‌پذیری شدید خلق ناشی می‌شود(مانند حمله شدید احساس ملال و دلتنگی، تحریک‌پذیری یا اضطرابی که معمولاً چندین ساعت به طول انجامیده و تنها به‌ندرت بیش از چند روز ادامه پیدا می‌کند)(ملاک6). خلق پایه مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی ملال(دیسفوری) است که اغلب با دوره‌هایی از خشم، وحشتزدگی یا احساس ناامیدی دستخوش تغییر می‌شود و به‌ندرت با دوره‌هایی از احساس خوشی و یا رضایت تسکین می‌یابد. این حملات ممکن است نشان دهنده‌ی واکنش‌پذیری مفرط فرد نسبت به تنش‌های بین فردی باشد. افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است از احساس مزمن پوچی رنج ببرند(ملاک7). بروز سریع احساس دلزدگی ممکن است باعث شود تا این افراد مستمراً به دنبال کاری برای انجام دادن باشند. افراد مبتلا به این اختلال اغلب خشم شدید و نامتناسبی را ابراز کرده یا در زمینه‌ی کنترل خشم خویش با مشکل مواجه هستند(ملاک8).

گردآوردنده: عرفان حمیدی

منابع

#روابط

#شخصیت

#همدلی

#عزت‌نفس

#عشق

#دلبستگی

#ازدواج

#پایداری_روابط

#زندگی_مشترک

#اختلال_شخصیت_مرزی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *