به نام خدا
جستاری در دنیای مرزیها
گلچین مطالب از 6 منبع تخصصی اصلی اختلالات شخصیت
بخش دوم
روابط افراد با اختلال شخصیت مرزی
افراد مبتلا به این اختلال ممکن است در یک چشم بههمزدن از شادی بیکران به انفجارهای خشم تغییر حالت میدهند. نگرشها و احساسات فرد نسبت به دیگران نیز میتواند به شدت، بیدلیل و بسیار سریع تغییر کند، بخصوص این که از آرمانیسازی پرشور و حرارت به خشم اهانتبار تبدیل شود. خشم شدید اشخاص دچار BPD اغلب به روابط آنها آسیب میزند. افراد مبتلا به BPD به کوچکترین نشانهی هیجان در دیگران بیش از اندازه حساساند. رفتار پیشبینی ناپذیر، تکانشی و بطور باالقوه خودآسیبرسان آنها میتواند شامل قمار، خرج کردن بیمحابا، فعالیت جنسی بیقید و بند و سوءمصرف مواد باشد. اشخاص دچار BPD اغلب حس خویشتن روشن و منسجمی کسب نکردهاند و هویت ثابتی از خودشان نمیشناسند. آنها نمیتوانند تنها بودن را تحمّل کنند، از ترک شدن میترسند و احساسات مزمن افسردگی و پوچی را تجربه میکنند(کرینگ، جانسون، دیویسون، نیل 2015).
اصطلاحی که متخصصان اغلب برای توصیف شیوه ای که افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی با دیگران ارتباط برقرار میکنند به کار میبرند “دو نیمگی” است. به این معنا که دلمشغولی آنها به جلب احساسات محبت، هنگامی که محبت از آنها دریغ میشود، به راحتی میتواند به خشم و نفرت شدید تبدیل شود؛ امکان دارد که آنها این دو نیمگی همه چیز خوب در برابر همه چیز بد را به تجربیات و افراد دیگر تعمیم دهند؛ ناامیدی شدید میتواند باعث شود که آنها ژستهای خودکشی بگیرند که برای جلب توجه یا کسب احساس واقعی بودن ناشی از درد جسمانی است که این عمل موجب آن میشود. این شبه خودکشیها ممکن است به بستری شدن منجر شود و در آنجا متخصصان بالینی پی میبرند که این عمل در واقع ژست و میل واقعی به مردن بوده است(هالجین، کراس ویتبورن2103).
بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی چون احساس وابستگی و خوب و بد را همزمان دارند و روابط بین فردیشان آشفته و به هم ریخته است، ممکن است که به کسی که احساس نزدیکی با او می دارند، وابسته شوند و از طرف دیگر نسبت به دوستان صمیمی خود هم اگر احساس سرخوردگی پیدا کنند، خشم بسیار زیاد ابراز کنند. بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی نمیتواند تنهایی را تحمل کنند و برای التیام خود حتی به نحوی دیوانهوار، به جستجوی ایجاد رابطه برمیآیند و لو رابطه برای خودشان ارضاء کننده نباشد. آنها برای رفع تنهایی خود حتی اگر دیری هم نپاییده باشد، با غریبهها دوست میشوند یا به بیبندوباری میافتند. آنها اغلب از احساس مزمن پوچی و بیحوصلگی و فقدان احساس هویت یک دست (ابهام در هویت) شاکیاند و وقتی تحت فشار قرار میگیرند، از این شکایت میکنند که اکثر اوقات علیرغم ابراز شدید، حالات عاطفی دیگر بسیار افسردهاند(کاپلان، سادوک2015).
اتوکرونبرگ، سازوکاری دفاعی به نام همانندسازی فرافکنان را وصل کرده است که بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی به کار میبرند؛ در این سازوکار دفاعی بدوی، فرد جنبههای غیرقابل تحمل خود را به فردی دیگر فرافکنی(Project) میکند، به این ترتیب او را وادار به ایفای نقشی میکند که به او فرافکنی شده است؛ در نتیجه هر دو به شکلی واحد عمل میکنند. درمانگر باید از این روند به خوبی آگاه باشد تا بتواند با اینگونه بیماران رفتاری خنثی در پیش بگیرد.
اکثر درمانگران بر این باورند که بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی، در آزمونهای ساختارمندی مثل مقیاس هوشی وکسلر برای بزرگسالان(WAIS)، قدرت استدلال متعارفی از خود نشان میدهند و تنها در آزمونهای ساختارنیافتهی فرافکن مثل آزمون رورشاخ است که اختلالات مربوط به روند پردازش فکر در آنها قابل رؤیت میشود(کاپلان، سادوک2015).
کارکرد بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نیز به گونهای است که روابط آنها مختل میشود؛ از آنجا که همه افراد را یا خوب مطلق(all-good) پنداشته یا بد مطلق(all-bad) می پندارند؛ یعنی افراد به نظر آنها یا حامی آنها هستند و لذا باید به آنها دل بست یا منفور و آزارگر(سادیست)اند و احساس امنیت آنها را مختل میکند؛ چون همین که ببینند بیمار به آنها وابسته شده، او را ترک میکنند و از این رو تهدیدی برای او محسوب می شوند. در نتیجه این دو نیمسازی (Splitting) است که بیمار، افراد خوب را آرمانی میبینند و افراد بد را به کلی فاقد ارزش میدانند و همین دلیل است که این بیماران هر زمان از فرد یا گروه متفاوتی حمایت میکنند. برخی از درمانگران، مشخصههای اصلی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را با این مفاهیم ذکر میکنند: هراس عام(همه چیز هراسی)، اضطراب عام(از همه چیز مضطرب شدن)، دودلی عام(در همه کار دو دل بودن) و رفتار جنسی آشوبناک است(کاپلان، سادوک2015).
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی الگوی روابط بیثبات و پرشور و هیجانی دارند(ملاک2). آنها ممکن است در اولین یا دومین ملاقات، مراقب احتمالی یا فرد مورد علاقهی خود را آرمانی تصور کنند، درخواست نمایند تا وقت زیادی را با هم صرف کنند و در همان آغاز رابطه، صمیمانهترین جزئیات زندگی خود را با آنها در میان بگذارند. با این وجود، مبتلایان ممکن است خیلی سریع از ایدهآلسازی سایرین به بیارزشنمایی آنها تغییر موضع دهند، با این فکر که فرد مورد نظر به اندازهی کافی به آنها اهمیت نمیدهد، به اندازه کافی از آنها مراقبت نمیکند یا به اندازه کافی دردسترس نیست. چنین افرادی قادر به همدلی با دیگران یا محبت به آنها هستند، اما فقط با این توقع که دیگران هم بعدها متقابلاً درصورت درخواست جهت برآوردهسازی احتیاجات آنها آماده کمک باشند. این افراد مستعد تغییر ناگهانی و چشمگیر طرز نگرش خود نسبت به سایرین هستند و ممکن است به تناوب دیگران را حمایتگرانی نیکوکار یا تنبیهگرانی خشن ببینند. چنین تغییراتی اغلب بازتاب سرخوردگی از مراقبی است که قبلاً خصایص مهربانی و عطوفت وی ایدهآلسازی شده و یا برعکس، فرد انتظار ترد یا ترک شدن از سوی وی را دارد(انجمن روانپزشکی امریکا2013).
هویت افراد با اختلال شخصیت مرزی
آنها گاهی دچار تغییرات اساسی در جنبههای بنیادی هویت، مانند ارزشها، علایق و انتخابهای شغلیشان میشوند. ممکن است یک ماه شغلی را در عالم تجارت دنبال کنند، با یک کمد لباس و سرووضع آراستهی یک فروشندهی حرفهای؛ ماه بعد، ممکن است تصمیم بگیرند سراغ بازیگری رفته و بطور کلی تجارت را کنار بگذارند(کرینگ، جانسون، دیویسون، نیل 2015).
افراد مبتلا به این اختلال به دیگران اتکا میکنند تا به آنها کمک کرده تا احساس کامل بودن کنند؛ حتی بعد از اینکه آنها دوره جستجوی هویت در نوجوانی را پشت سر میگذارند، باز هم ناامن میمانند و درباره هدفهای زندگی خود سردرگم هستند. احساس پوچی نیز باعث میشود که هویت خود را در هویت افرادی که به آنها نزدیک هستند، ترکیب کنند؛ متأسفانه هرچه آنها بیشتر سعی میکنند اطمینانآفرینی و نزدیکی دیگران را جلب کنند، اطرافیانشان را بیشتر از خود دور میکند در نتیجه احساس ناراحتی آنها فقط شدیدتر میشود. این افراد بطور فزایندهای پرتوقع، دمدمی و بی باک میشوند و به این طریق نشانههای این اختلال بصورت چرخهای تداوم یافته و اغلب به قدری شدید میشوند که فرد نیاز به بستری شدن پیدا میکند(هالجین، کراس ویتبورن2103).
احساس پوچی در بین مبتلایان به این اختلال بسیار زیاد است است این افراد گاهی اوقات دچار بی حوصلگی و ملال مزمن هستند و با هویت خود مشکل دارند(بارلو1394).
در افراد مرزی ممکن است اختلال هویتی وجود داشته باشد که با خودانگاره یا حس خویشتن شدیداً و دائماً بیثبات مشخص میشود(ملاک3). ویژگی تحولات ناگهانی و چشمگیر در خودانگاره عبارت است از: تغییر اهداف، ارزشها و آرمانهای شغلی. ممکن است تغییرات ناگهانی در عقاید و طرحهای شغلی، هویت جنسی، ارزشها و نوع دوستان به وجود بیاید. این افراد میتوانند بصورت کاملاً ناگهانی از نقش یک فرد بسیار نیازمند به انتقام جوی برحقِّ بدرفتاریهای گذشته مبدل شوند. اگرچه خودانگارهی این افراد به طور معمول بر پایهی بد و شرور بودن آنها استوار است، اما گاهی مبتلایان به این اختلال ممکن است احساس کنند که اصلاً وجود ندارند. چنین تجاربی معمولاً در موقعیتهایی رخ میدهند که فرد احساس میکند از یک رابطهی هدفمند و نیز از محبت و حمایت برخوردار نیست. چنین افرادی ممکن است در محیطهای تحصیلی یا شغلی بدون ساختار(بیبرنامه و بینظم) عملکرد بدتری داشته باشند(انجمن روانپزشکی امریکا2013).
ابرازات هیجانی و اختلال شخصیت مرزی
دقت نظر بیشتر در مورد ماهیت این اختلال در گرو آن است که مفهوم واکنشگری هیجانی در اختلال شخصیت مرزی را پالایش کنیم؛ وقتی از مبتلایان به این اختلال درباره تجاربشان میپرسیم، از نوسانات هیجانی زیاد و شدت بیشتر هیجان، عمدتاً در هیجانات منفی مثل عصبانیت و اضطراب خبر میدهند(بارلو1394).
برخی از محققان با استفاده از فناوری تغییر ریخت دنبال این هستند که مبتلایان به این اختلال شخصیت چقدر به هیجانات دیگران حساس هستند. در یک مطالعه این موضوع بررسی شد که مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی یا غیرمبتلایان، چقدر میتوانند هیجانات چهرهای را که روی صفحه نمایش تغییر ریخت میداد؛ یعنی به آرامی از حالت خنثی به حالت هیجانی مثلاً عصبانیت تغییر میکرد؛ درست تشخیص دهند. محققان دریافتند که حساسیت مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی از گروه گواه بیشتر است(بارلو1394).
در مطالعه هیجان شرم در افراد مبتلا به این اختلال بررسی شد؛ این مطالعه نشان داد زنان دچار اختلال شخصیت مرزی بیش از زنان سالم و زنان دچار هراس اجتماعی احتمال دارد هیجان شرم را گزارش دهند؛ جالب آنکه محققان دریافتند این بالاتر بودن هیجان شرم در افراد با اختلال شخصیت مرزی با عزت نفس پایین، کیفیت پایین زندگی و میزان بالای عصبانیت و خصومت رابطه داشت. شرم در افراد با اختلال شخصیت مرزی با جرح خود و برای مثال بریدن بدن خود هم رابطه دارد(بارلو1394).
گردآوردنده: عرفان حمیدی
منابع
- حقشناس، حسن 1395؛ طرح پنج عاملی شخصیتشناسی نظریه، آزمونها و کاربردهای بالینی و مشاورهای: روانسنجی
- دیویدسون، جرالد، نیل، جان، جانسون، شری، کرینگ، آن 2015، آسیبشناسی روانی، ترجمه شمسپور حمید، کچویی، محسن 1397: ارجمند
- اچ دیوید، بارلو، وی، مارک دیورند 2013؛ آسیبشناسی روانی، ترجمه فیروزبخت، مهراد 1394: مؤسسهی خدمات فرهنگی رسا
- سادوک، بنجامین جیمز، سادوک، ویرجینیا آلکوت، روئیز، پدرو 2015 مترجم رضایی، فرزین 1394، خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک: ارجمند
- هالجین، ریچاردپی، کراس ویبتورن، سوزان2013، آسیبشناسی روانی دیدگاههای بالینی درباره اختلالات روانی1393: روان
- انجمن روانپزشکی آمریکا2013، راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، ترجمه رضاعی، فرزین، فرمند، آتوسا، نیلوفری، علی، هاشمیآذر، ژانت، شاملو، فرهاد1393: ارجمند
#روابط
#شخصیت
#همدلی
#عزتنفس
#عشق
#دلبستگی
#ازدواج
#پایداری_روابط
#زندگی_مشترک
#اختلال_شخصیت_مرزی