به نام خدا

جستاری در دنیای مرزی‌ها

گلچین مطالب از 6 منبع تخصصی اصلی اختلالات شخصیت

 

مقدمه

کسانی که اختلال شخصیت مرزی دارند زندگی پر هیاهو و پر هیجانی را پشت سر می‌گذارند؛ خلقیات و روابط آن‌ها نوسان دارد و بی‌ثبات است و معمولاً خودنگاره ضعیفی دارند. این افراد اغلب احساس پکری و پوچی می‌کنند و در معرض خطر خودکشی هستند(بارلو1394).

 

اختلال شخصیت مرزی یکی از رایج‌ترین اختلالات در مراکز و محیط‌های بالینی است؛ این اختلال در هر فرهنگی دیده می‌شود و یک تا دو درصد کل جمعیت را در بر می‌گیرد. مبتلایان به این اختلال، روابط متلاطم و پرآشوبی دارند، از ترک شدن می‌ترسند و روی هیجانات‌شان کنترل ندارد. این افراد غالباً درگیر رفتار خودکشی‌گرا و نقص عضو یا هر دو می‌شوند، سر و بدنشان را می‌برند، می‌سوزانند یا منگنه می‌کنند؛ گاهی اوقات کف دست یا ساعدشان را با سیگار می‌سوزاند و روی دستشان با چاقو نقش و نگار می‌اندازند(بارلو1394).

مبتلایان به این اختلال شخصیت غالباً پرشورند و ظرف مدت کوتاهی از عصبانیت به افسردگی عمیق فرو می‌روند. ناکارایی در این حوزه هیجان گاهی اوقات یکی از ویژگی‌های اصلی اختلال شخصیت مرزی و یکی از بهترین پیش‌بینی کننده‌ها در این گروه است. بی‌ثباتی در هیجان، در روابط میان‌فردی و در خودپنداره و رفتار که جزو ویژگی‌های اصلی این اختلال است. برخی از صاحب نظران را بر آن داشته که این افراد را “به نحو باثباتی بی ثبات” معرفی کنند(بارلو1394).

بی ثباتی به تکانشگری کشیده می‌شود که  می‌توان آن را در سوء مصرف دارو و نقص عضوهایی دید که مبتلایان به این اختلال در خود ایجاد  می‌کنند.  رفتار‌هایی مثل بریدن که به جرح خود منتهی می‌شوند از نظر مرتکب آن آن‌ها باعث کاهش تنش می گردد؛ اگر چه هنوز علت این مسئله مشخص نیست(بارلو1394).

افراد دچار اختلال شخصیت مرزی، تقریباً همیشه به نظر می‌رسد که در بحران به سر می‌برند.  چرخش‌های سریع خلق سوئینگ در این‌ها شایع است؛ یک لحظه ممکن نزاع‌طلب باشند؛ لحظه بعد افسرده و لحظه‌ای دیگر شاکی از اینکه هیچ احساسی ندارند. اینگونه بیماران ممکن است حملات روانپریشی با عمرکوتاه داشته باشند که اصطلاحاً حملات میکروسایکوتیک خوانده می‌شود؛ اما حملات شدید و تمام عیار روانپریشی در این‌ها دیده نمی‌شوند علائم روان‌پریشی که بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی پیدا می‌کنند؛ تقریباً همیشه محدود، گذرا و مشکوک است. رفتار اینگونه بیماران بسیار غیرقابل پیش‌بینی است و از همین رو آن‌ها تقریباً هیچ وقت به آن رفتار و کارایی که در توان‌شان هست، دست نمی‌یابند. دردناک بودن ذاتی زندگی آن‌ها در خودزنی‌های متعددشان مشخص است. اینگونه بیماران برای جذب کمک از دیگران،  ابراز خشم یا برای کرخت کردن خود در برابر حالت عاطفی فلج‌کننده که دارند، ممکن است خودزنی کنند یا اشکال دیگری به جرح خود بپردازند(کاپلان، سادوک2015).

آن‌ها ممکن است بی‌نهایت طعنه‌زن باشند، عصبانیت طولانی مدت و آزاردهنده و دلخوری دیرپا نشان دهند یا رگباری از بددهنی را به نمایش بگذارند. خشم اغلب زمانی برانگیخته می‌شود که مراقب یا فرد مورد علاقه بی‌توجه، مضایقه کننده، بی‌عاطفه یا بی‌خیال و رهاکننده به نظر برسد. اغلب در پی چنین ابراز خشمی، احساس شرم و گناه به وجود آمده و به احساس شرور بودن آن‌ها منجر می‌شود. در طی دوره‌های استرس شدید، افکار گذرای پارانوئید یا علائم تجزیه‌ای(مانند احساس گسست از خویشتن) ممکن است بروز کند(ملاک9). اما این گونه علائم معمولاً از شدت و مدت کافی برای تشخیص‌گذاری مضاعف برخوردار نیستند. این حملات اغلب در واکنش به رهاشدگی واقعی یا اخیالی اتفاق می‌افتند. علائم معمولاً گذرا بوده و چند دقیقه تا چند ساعت طول می‌کشند. بازگشت واقعی یا تخیلی محبت و مهربانی مراقبت‌کننده به فروکش کردن این علائم منجر می‌شود(انجمن روان‌پزشکی امریکا2013).

توصیف بالینی

طبق DSM5 اگر بیماری از اوایل بزرگسالی لااقل 5 تا از ملاک‌ها را از 9 ملاک اختلال شخصیت مرزی که در ادامه آورده می‌شود، داشته باشد؛ می‌توان تشخیص اختلال شخصیت مرزی را در موردش مطرح کرد. از بررسی‌های زیستی یا بیولوژیک هم می‌توان برای تشخیص کمک گرفت. چنان‌که در برخی از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی دوره نهفتگیREM کوتاه شده و تداوم خواب مختل است؛ همچنین نتایج غیرطبیعی در آزمون فروشان دگزامتازون و همچنین آزمون تحریک با هورمون آزادکننده تیروتروپین دیده می‌شود؛ اما این تغییرات در برخی از بیماران دچار اختلالات افسردگی هم دیده می‌شود(کاپلان، سادوک2015).

در اختلال شخصیت مرزی، فرد از 9 رفتار احتمالی، حداقل 5 مورد را نشان می‌دهد که عبارتند از: تلاش شتابزده برای اجتناب از رها شدن، روابط بی‌ثبات و شدید، اختلال تکانشگری در زمینه‌هایی نظیر آمیزش جنسی، خرج کردن یا رانندگی بی‌باک، رفتار خودکشی‌گرا یا مکرر بی‌ثباتی عاطفی، احساس پوچی مزمن، مشکل کنترل خشم و احساس گاه و بیگاه پارانویا یا نشانه‌های تجزیه‌ای.  در سیستم‌درجه‌بندی بُعدی بخش سوم DSM5، مخصصان بالینی افراد را از نظر ابعاد شخصیت و عملکرد میان فردی و به میزانی که آن‌ها صفات شخصیت منفی را نشان می‌دهند، ارزیابی خواهند کرد(هالجین، کراس ویتبورن2103).

نام‌های دیگر اختلال شخصیت مرزی

بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در مرز روان‌نژندی و روان‌پریشی قرار دارند و مشخصه آن‌ها ناپایداری حالت عاطفی، خلق و رفتار روابط ابژه‌ای و خود انگاره(Self Image) آن‌ها است. این اختلال را با نام‌های اسکیزوفرنی موقت(Ambulatory)، شخصیت انگاری(as-if personality)، اسکیزوفرنی شبه نوروتیک(که پاول هوخ و فیلیپ پولیتن وصف کرده‌اند) و اختلال منش سایکوتیک(که جان فُرش ذکر کرده است) نیز خواندند. در”ICD-10″ اختلال شخصیت دارای بی‌ثباتی هیجانی نامیده شده است(کاپلان، سادوک2015).

خواستگاه اصطلاح مرزی

اصطلاح مرزی در این اختلال شخصیت به منشأ آن در دهه ۱۹۳۰ برمی‌گردد که به عنوان اختلالی در مرز بین نوع روان‌رنجور و روان‌پریش آسیب روانی بوده و به عبارت دیگر در لبه اسکیزوفرنی قرار دارد. اکنون ملاک‌ها با آن زمان بسیار تفاوت دارند و اصلاحات مداوم ملاک‌ها، این اختلال را منعکس می‌کنند؛ اما با این حال واژه‌ی “مرزی” این روزها نیز همچنان باقی مانده است(هالجین، کراس ویتبورن2103).

عزت‌نفس و خودپنداره زیربنایی افراد مرزی

اختلال شخصیت مرزی(BPD[1]) به چند دلیل درکانون توجه بوده است:

این 4 عامل، ویژگی‌های اصلی شخصیت مرزی هستند.

افراد مبتلا به این اختلال ممکن است در یک چشم به‌هم‌زدن از شادی بی‌کران به انفجارهای خشم تغییر حالت می‌دهند. نگرش‌ها و احساسات فرد نسبت به دیگران نیز می‌تواند به شدت، بی‌دلیل و بسیار سریع تغییر کند، بخصوص این که از آرمانی‌سازی پرشور و حرارت به خشم اهانت‌بار تبدیل شود. رفتار خودکشی‌گرایانه نیز در BPD بسیار شایع است. بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال در طول عمر خود چندین بار اقدام به خودکشی داشته‌اند. در یک مطالعه‌ی طولی 20 ساله، این نتیجه بدست آمد که حدود 5/7 درصد اشخاص دچار BPD براثر خودکشی مردند(لیهان و هیرد،1999 به نقل از (کرینگ، جانسون، دیویسون، نیل 2015).

رفتار خودکشی‌گرایانه نیز در BPD بسیار شایع است. بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال در طول عمر خود چندین‌بار اقدام به خودکشی داشته‌اند(بویسیو، بن‌مارکویتز و همکاران، 2013). همچنین بسیار محتمل است که افراد مبتلا به BPD دست به خودزنی ناخودکشی‌گرایانه بزنند؛ آن‌ها ممکن است پاهای‌شان را با تیغ ببرند یا بازوهای‌شان را با سیگار بسوزانند. تقریباً دوسوم از افراد مبتلا به BPD در بخشی از زندگی‌شان دست به خودزنی می‌زنند(کرینگ، جانسون، دیویسون، نیل 2015).

{جاناتان کلرمن، روان‌شناس بالینی و نویسنده‌ی داستان‌های پلیسی، تصویر خوبی از ویژگی این افراد معرفی می‌کند:

آن‌ها افسردگانی مزمن، اعتیادآوران سرسخت و مطلقه‌های بی‌اختیاری هستند که از یک مصیبت عاطفی به مصیبت بعدی می‌لغزند. آسیب‌های روحی که هرگز قابل بخیه‌زدن نیستند. “من” آن‌ها درست به سستی پشمک است. روان‌شان همچون پازل جورچینی با قطعه‌های حساس گمشده، بطور جبران‌ناپذیری تکه‌تکه شده است.

آن‌ها مشتاقانه نقش بازی می‌کنند، به بهترین وجه می‌توانند هر کسی جز خودشان باشند، تشنه‌ی صمیمیت‌اند اما وقتی که آن را می‌‌یابند، پس می‌زنند.

عده‌ای از آن‌ها به سمت صحنه‌ی تئاتر یا پرده‌ی سینما کشیده می‌شوند؛ عده‌ای دیگر بازی‌شان را به شیوه‌ای ظریف‌تر اجرا می‌کنند.

مرزی‌ها از یک درمانگر به درمانگر دیگری می‌روند، با این امید که گلوله‌ای جادویی برای احساس خردکننده‌ی پوچی پیدا کنند. آن‌ها به داروهای آرام‌بخش و ضدافسردگی روی آورده و کوکائین و الکل را لٌف‌لٌف می‌خورند.(کلرمن 1989، ص 113-114 به نقل از کرینگ، جانسون، دیویسون، نیل 2015).}

[1] Borderline personality disorder

 

گردآوردنده: عرفان حمیدی

منابع

#روابط

#شخصیت

#همدلی

#عزت‌نفس

#عشق

#دلبستگی

#ازدواج

#پایداری_روابط

#زندگی_مشترک

#اختلال_شخصیت_مرزی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *